loading...
داستان کوتاه و اموزنده
.::پست ثابت::.

سلام گلم به وبلاگ من خوش اومدی

خوش حال میشم نظر بزاری

تبادل لینک و بنر هم هستم دادا

همین ممنون از حضورت


ساخت كد آهنگ


امین حبیبی



توجه  توجه
کپی برداری از مطالب این وبلاگ به دلیل نارشایتی مدیر شرعا حرام و دزدی محسوب میشود
لطفا نگید خودتونم کپی کردید شما میتونید برید کپی کنید ولی نه از اینجا
با تشکر مدیریت وبلاگ:همایون

ای دی مدیر وبلاگ:همایون
Admin Yahoo Id:homayouneli



همایون بازدید : 15 پنجشنبه 30 خرداد 1392 نظرات (0)

سالها پیش که من به عنوان داوطلب در بیمارستان کار می کردم، دختری به بیماری عجیب و سختی دچار شده بود و تنها شانس زنده ماندنش انتقال کمی از خون خانواده اش به او بود.
او فقط یک برادر 5 ساله داشت. دکتر بیمارستان با برادر کوچک دختر صحبت کرد.
پسرک از دکتر پرسید: آیا در این صورت خواهرم زنده خواهد ماند؟
دکتر جواب داد: بله و پسرک قبول کرد.
او را کنار تخت خواهرش خواباندیم و لوله های تزریق را به بدنش وصل کردیم، پسرک به خواهرش نگاه کرد و لبخندی زد و در حالی که خون از بدنش خارج می شد، به دکتر گفت: آیا من به بهشت می روم؟!
پسرک فکر می کرد که قرار است تمام خونش را به خواهرش بدهند!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
من همایونم 17 ساله از بوشهر دوست عزیز اگه مطالبو خوندی و خوشت اومد نظر بده اگه هم نه که هیچ بقیه مطالبو تو پست ثابت مینویسم داستانهای کوتاه ، داستان های کوتاه ، داستانهای زیبا و کوتاه ، داستانهای آموزنده و کوتاه ، داستانهای تاریخی ، داستانهای عبرت آموز ، داستانهای مهیج و کوتاه ، داستان هایی واقعی ، داستان تخیلی ، داستانهای عاشقانه ، داستانهای کوتاه و زیبا ، داستان خنده دار ، حکایت حکیم ارد بزرگ
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 51
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 92
  • بازدید سال : 208
  • بازدید کلی : 2,516
  • ادرس های سایت

    ادرس اصلی

    www.story4ever.roozblog.com

    ادرس های دیگر وبلاگ

    www.elhamm.orq.ir

    www.stoory.orq.ir

    www.shortstory.orz.ir

    www.dastanekootah.orq.ir